حضورغیاب، صله رحم مجازی

متن مرتبط با «ای تو بهانه» در سایت حضورغیاب، صله رحم مجازی نوشته شده است

اوج باید گرفت

  • یه چیزی ته قلبم میگه نه، نشد. نباید اینطوری می‌شد... میگه گناه من گردن توئه... تو حواست نبود مراقب نبودی... باید بالاتر پرواز می کردی... توی این ارتفاع کم مضمحل میشم من بخوانید, ...ادامه مطلب

  • برای تو که هنوز نمی توانی بخوانی

  • سلام میوه ی جانم. خبر نداری مادر... نمی‌دانی چقدر دوستت دارم... چقدر دعا کردم برایت، قبل آمدنت ، حین امدنت، و پس از آن و گمان می کنم علی الدوام دعاگوی تو باشد دل عاشقم. گفتم عشق، و تو عشق را نخواهی دانست که چیست جز آن زمان که در معجزه اش غافلگیر شوی... این عشق نه از آن عبارات لوس و لوث و نخ نمایی است که هوسبازان مگس صفت، از آن می گویند و  عرض خود می‌برند و زحمت ما می دارند... بدون شک این عرصه ی سیمرغ است. و این عشق شمه ای از داستان عشق شورانگیز خالق به‌مخلوق است که چون مرا به والدی برگزید جریانی از خلیفه الهی به سوی من روان کرد به نام مادری و قلب مرا از چیزی از جنس عشق خودش مالامال کرد نسبت به تو... تو نه کمی، نه گمی.. تو ارزشمندی، بسیار بیشتر از آنکه بخواهی به آب و رنگ و خال و خط دنیا فریفته شوی... گرانبهاتری از اینکه خود را به چیزی کمتر از ذات اقدس اله بفروشی... و این شعار نیست... این تجربه ی قلبی است که هر تپشش استغاثه است به صاحب سرچشمه ی عشق ... تو ای نور چشمانم، ای کاش در خور بندگی خدا بار بیایی، هر عیبی در ماست خدا از تو دور بدارد و هر حسنی برای عبدالله شدن مورد نیاز توست که در بساط ما وجود ندارد از فضل و گرمش در جان تو بکارد... تو رشد کن و سبز شو و اغوا نشو... تو بزرگ شو و سربلند شو و پستی نپذیر... تو حق شناس و حق فهم و حق پذیر و قائم به حق باش... خدایا عاقبت این ها را چنان کن که تو خوشنود باشی و اینها رستگار و  بخوانید, ...ادامه مطلب

  • از گوشه ای برون آی

  • کجاست بارشی از ابر مهربان صدایت که تشنه مانده دلم در هوای زمزمه هایت به قصه ی تو هم امشب درون بستر سینه هوای خواب ندارد دلی که کرده هوایت تهی است دستم اگرنه برای هدیه به عشقت چه جای جسم و جوانی که جان من به فدایت چگونه می طلبی هوشیاری از من سرمست که رفته ایم ز خود پیش چشم هوش ربایت هزار عاشق دیوانه در من است که هرگز به هیچ بند و فسونی نمی کنند رهایت دل است جای تو تنها و جز خیال تو کس نیست اگر هر آینه ، غیر از تویی نشست به جایت هنوز دوست نمی دارمت مگر به تمامی؟ که عشق را همه جان دادن است اوج و نهایت در آفتاب نهانم که هر غروب و طلوعی نهم جبین وداع و سر سلام به پایت حسین منزوی بخوانید, ...ادامه مطلب

  • دلم گرفته ای دوست

  • من میدونم اصلا و ابدا اونی که تو میخوای نبودم و نیستم. منم ببخش. این طفل رو همونطور که در امدنش کفایت جردی، در بودن و ماندن و رفتنش هم کفایت کن... جوری کفایت کن که سربلند روزگار باشه. روسپید دنیا و عقبی باشه... حفظش کم...من بلد نیستم‌... نمیدونی چقدر دلم گرفته... بخوانید, ...ادامه مطلب

  • مهدی ای که من شناختم...

  • اشنایی من با شما به کودکی ام و روز های جمعه و نیمه شعبان ها و رودخانه ی زهره برمیگرده، به نامه هایی که اونجا برای تو می انداختم. ای بی نیاز از من، ای کسی که من به درک ساحت تو قدم نمی رسه. ای کسی که از دم مسیحایی تو دل های مرده زنده شدند...  عقل من فراتر از انچه خوندم و شنیدم به شهودی نرسیده. نیازمند کمک هستم. برای این امر شما رو میشناسم. سبب المتصل بین الارض والسما... خدا هم و غم رو از ما به واسطه ی شما بر میداره. چه کنم... استدعا میکنم به کرم و لطف خودتون ذنوبی که بین من و خدا هست رو یک جوری رفع و رجوعش کنید. نسخه ی اشفته ی دیوان عمر من اگر‌اشفته و خط و املا و انشا غلط بخواد باقی بمونه من چکار باید بکنم؟ نمیخوام غلط بکنم بعد فلسفه بافی کنم که چنین و چنان... از غلط کردن مصونم کن، حد شعور من امروز که در اضطرار و استیصالم، اینه، بی ادبی تلقی نکنید این سطح شور رو، از این شعور منبعث شده، لطفا غمض عین کنید در برابر کاستیهاش شب تاریک و بیم موج‌و گردابی چنین حایل، اگر کمک شما نرسد، فرج پس کی سود حاصل؟ در این شب سیاهم گم گشت راه مقصود. از‌گوشه ای برون ای ای کوکب هدایت... هدفم کجاست و مشکلم کجا.. در این وضعیت خفض و رفع هم لابد به سببیت شما می تونه اتفاق بیافته. ای کاش از این حضیض به بالا بری مرا. بخوانید, ...ادامه مطلب

  • تنها تو

  • "بســـمِ اللهِ الرَّحمنِ الرَّحیم"عَسَى أَنْ تَکْرَهُوا شَیْئًا وَهُوَ خَیْرٌ لَکُمْ وَعَسَى أَنْ تُحِبُّوا شَیْئًا وَهُوَ شَرٌّ لَکُمْوَاللَّهُ یَعْلَمُ وَأَنْتُمْ لَا تَعْلَمُونَ بخوانید, ...ادامه مطلب

  • هر بلایی کز تو اید رحمتی ست

  • ۲ابان وقتی فهمیدم باردارم همه عزمم رو جزم کردم که ناسپاس نباشم مثل دفعه ی قبل، اینه زیباتر از همیشه نشونم میداد، از اعماق دلم برای زینب خوشحال شدم و سپردم خودم رو به همون کسی که باید... اگرچه از دستش دادم ولی دلگرمم به کلام خود خدا وَمَا تَسْقُطُ مِنْ وَرَقَةٍ إِلَّا یَعْلَمُهَا وَلَا حَبَّةٍ فِی ظُلُمَاتِ الْأَرْض. ای انکه میتوانی و میدانی، بشنو از دلم... بخوانید, ...ادامه مطلب

  • اینه گر عیب تو بنمود راست...خود شکن آیینه شکستن خطاست

  • بچه آینه ایه که بدجور توش خودتو می بینی، دقیق و موشکافانه موهارو از ماست وجودت می کشه بیرون...   خدایا من چه کاره بودم قصه رو میدونی از آغاز تا پایان لطفا دست ناتوان منو عامل مخدوش کردن لوح پاکش قرار نده نه دست من که هیچ دستی رو... بگیر تربیتش کن بپذیر به خیر بگذره این امتحانات    , ...ادامه مطلب

  • رحمت کند خدا هر آنکه را فاتحه ای بخواند

  • دلم گرفته برای زهرا دوستم که مادرش توی آی سی یو در اغماست دوستی که با گریه گفت التماس دعا   لطفا دعا بفرمایید   دیگه نیازمند فاتحه های شماییم...    , ...ادامه مطلب

  • تا خود او راز میان با عنایت باشد

  • چرا امثال ما مذهبی های هیأتی چادری و ریشی، خیال می کنیم حزب الله ماییم و بس؟ من خیلی آدم مذهبی با این تعریف رایج که درست کردیم،دیدم کل دوروبرم مذهبی هان، خوب، بد، دروغگو، صدیق، غیبت کننده، عزتمند و دو, ...ادامه مطلب

  • کیمیای سعادت، رفیق

  • میگه مامان اگر من یه عالمه دوست نداشتم چکار می کردیم؟ طفل سه ساله، فهمیده اهمیت رفیق رو... براش از تو بهترین رفاقت ها با رنگ و بوی خودت رو میخوام پایدارترین و بادوام ترین و متعالی ترین و شیرین ترین و پرو پیمون ترین رفاقت ها خدای من...  , ...ادامه مطلب

  • نه دامیست نه زنجیر همه بسته چراییم؟

  • طفل معصوم رفته در یخچالو باز کرده میگه، یه خوراکی دلم می‌خواد ولی نمی دونم چیه. منم یه چیزی دلم می‌خواد که نمی دونم چیه. یه چیزی که آرامش از پیامدهای حداقلیشه..., ...ادامه مطلب

  • ملاک های پوشالی ازدواج

  • از این پسرها و خانواده هایی که تو رو با اییییینهمه پاکی و خوبی و نجابت و تحصیل کردگی، بخاطر اینکه پدرت و برادرت کارگر هستن، رد می کنن متنفرم و مطمئنم روزی تو در ازدواج بسیار فراتر از اینهاست. هیات علم, ...ادامه مطلب

  • برای منتشر نشدن

  • برای نمایش مطلب باید رمز عبور را وارد کنید , ...ادامه مطلب

  • بدیهایت

  • برای جواب بعضی سوال‌ها نباید دور دنیا دنبال استاد گشت، باید روی سجاده ای، گوشه ی میز تحریری روی دفتری، از نوک قلمی، چیزی نوشت، جیزی خواند، چیزی گفت. عمیق و دقیق... یعنی شاید حاضر و آماده ست که به آدم برسونند این آب حیات رو، ولی چه کنند که ظرف قلب ها  هنوز پاکی دریافت یک کلام رو نداره..., ...ادامه مطلب

  • جدیدترین مطالب منتشر شده

    گزیده مطالب

    تبلیغات

    برچسب ها