خلوت عمومی

ساخت وبلاگ

یه روایت داریم، زن ها از آنچه در مفهوم خلوت تعریف بین خودشون و شوهرشون میگذره بیرون سخن نگن. 

بنظرم سخن هوشمندانه ای هست. 

 همه ی مفهوم خلوت تعریف ها رختخواب نیست، یه صحبت ساده که عشق با مختصات خاص اون زوج خاص درش ردوبدل شده هم خلوته بین زن و شوهر به حساب میاد...

سبک زندگی ها، فرهنگ ها، شخصیت ها، امتحان افراد، همه و همه متفاوته. اگر بنا باشه من هر لطف و محبت و شیرینی ای که در زوجیت چشیده م رو روایت کنم. مثلا مشاعره ای که دوسه تا بیت رندانه و دلچسب وسطش به هم خوندیم یا سفر رفتن نرفتنی که به یه مکالمه ی ایثارگرانه در حق همسرمون یا اون در حق ما ختم به خیر شده رو روایت کردن، چه اتفاقی رخ میده در مقیاس کلان؟


مثل ورود دانشگاه های قارچ گونه، حتی در تمامی ده کوره ها، که فرهنگ مزدم اون منطقه، پوشش و حیای دختران اونجا، سطح رضایت از زندگی شون و حتی معیارهای ازدواج شون و... رو تغییرات داده.

مثلا مرد لر یه جور ادبیات داره در ابراز عشق

مرد کرد یه جور

مرد شبرازی یه جور

زن ترک یه سیاست زنانگی داره

زن لر یه جور...


و تهران که ملغمه ای از همه اداب و سنن و... هست هم یه جور

البته جوری شده(حالا داستانش چیه از نظر تاریخی و سیاسی و..  خودتون ممکنه بدونید و از حوصله پست من خارجه)  که فرهنگ ها اینقدر به هم نزدیک بشن که دیگه در چند نسل بعد احتمالا تفاوت چندانی بین افرادی که در نقاط و بوم های مختلف زیست کردن وجود نداشته باشه در سبک زندگی و نظام ارزش گذاری هاو...

ولی حس میکنم می لنگه یه جای کار

یه مقایسه ی ساده کافیه تا آدمی که در مختصات زندگی خودش از من خوشبخت تره، با روایت من حس کنه خوشبخت نیست!





حضورغیاب، صله رحم مجازی...
ما را در سایت حضورغیاب، صله رحم مجازی دنبال می کنید

برچسب : نویسنده : 1besme-rabbel-hossein3 بازدید : 103 تاريخ : چهارشنبه 28 آذر 1397 ساعت: 15:53